روزگاری نه چندان دور دختری را از پشت پنجره ی اتاقش دیدم
تا سیگار را بر لبانش گذاشت و خیره به دور دست ها ماند
سیگارش آتش گرفت
بعدها یافتم ، هویتش ، دردش ، نامش و زنانگیش
سیگار او را آتش زد نه کبریتش !
روزگاری نه چندان دور دختری را از پشت پنجره ی اتاقش دیدم
تا سیگار را بر لبانش گذاشت و خیره به دور دست ها ماند
سیگارش آتش گرفت
بعدها یافتم ، هویتش ، دردش ، نامش و زنانگیش
سیگار او را آتش زد نه کبریتش !